اسلامی که استاد ایلیا معرفی می کند اسلامی است که خدای آن زنده و حاضر است . شعار این اسلام، بخشندگی و مهربانی است؛ این اساس و چرایی برخورد قدرت طلبان با استاد ایلیا است زیرا آنها بخشندگی و مهربانی را بر خلاف ایدئولوژی قدرت طلبانه خود می دانند .
صاحبنظران، دین را پاسخگوی نیازهای درونی و بیرونی انسان قلمداد می کنند. نیاز های درونی عبارتند از آرامش، عزت نفس، رضایت و .... و نیازهای بیرونی عبارتند از ارتباطات، کسب انرژی، تامین معاش و .... . در حال حاضر بسیاری از کسانی که در حوزه دین به تحقیق و کاوش می پردازند به یک تعارض رسیده اند بدین تعبیر که آنچه بنام دین در جهان امروز وجود دارد پاسخگوی نیازهای درونی است، اما پاسخگوی نیازهای بیرونی نیست. این موضوع همان برخورد دین با تجدد و تجدد گرایی یا تقابل دین با مدرنیته است. به همین دلیل دلمشغولی غالب دین پژوهان بر این قرار گرفت که بین دین و تجدد ارتباطی برقرار کنند و به زبانی دیگر بتوانند بین نیازهای درونی و بیرونی رابطه برقرار کرده یا جلوی از بین رفتن رابطه موجود را بگیرند.
در این راستا تئوری های مختلفی شکل گرفت. برخی از این تئوری پردازان به حکومت دست پیدا کردند و از اقتدار سیاسی خویش جهت اعمال نظراتشان سود بردند. اعمال قدرت جهت پیاده سازی دکترین های اعتقادی هزینه ها داشته و دارد. تاریخ گواه است که در سالهای اقتدار کلیسا در اروپا چه فجایعی که به نام دین صورت گرفت؛ چه محققان و اندیشمندان بزرگی که با سوء استفاده از نام خدا ، شیطان صفت نامیده شدند. چه انسانهای بزرگی همانند گالیله شکنجه شدند تا دست از اعتقادات خود برداشته و توبه کنند. کسانی هم که مقاومت کردند همچون ژاندارک به کومه آتش سپرده شدند تا بقول کاردینال های قدیس !! این آتش آنها را پاک کند.
مطلق اندیشی عامل انحراف است و تمایز دیدگاه یا به عبارتی اندیشه استاد ایلیا پیرامون اسلام، عدم مطلق اندیشی یا به بیانی دینامیک بودن است. ایشان نظریه تفکر دینامیک را بیان نموده اند. نتیجه تفکر دینامیک انعطاف پذیری و خلاقیت است. چنین انسانی هم خود حرکت می کند هم حرکت دهنده است این حرکت هم در ناحیه فردی است و هم اجتماعی. براساس همین دیدگاه ما به اسلام دینامیک می رسیم و صحبت از اسلامی می کنیم که بر پایه تفکر دینامیک است .
دینامیک بودن یعنی سیال بودن و زندگی بخش ترین سیال آب است پس دینامیک بودن را چون آب بودن تعبیر می کنیم که ایده آل آن چون ابر بودن است. پس اسلام دینامیک در نگاه اول اسلامی آب آسا ست؛ یعنی چون آب روان است و شکل قالبش را می گیرد اما با قالبش یکی نمی شود. اسلام دینامیک با اسلام استاتیک ( برداشت سنتی به مفهوم تاریخی از اسلام ) متمایز است و حتی نسبت به اسلام پویا نیز از تمایز برخوردار است.
شاید در مذهب تشیع بتوان فقه پویا را دیدگاه پویا از اسلام قلمداد کرد اما پویایی با دینامیک بودن تمایز دارد. دینامیک بودن یعنی تحرک داشتن اما پویایی یعنی حرکت رو به جلو. دینامیک تمام جهات و مختصات را در رسیدن به هدف غائی در نظر می گیرد اما پویایی فقط یک جهت را. از این رو عده ایی از طرفداران پویایی نقدی بر دینامیک زده می گویند طرفداران دینامیک به صراط مستقیم که واحد است اعتقاد ندارند و برای رسیدن به هدف می توانند جهات دیگر را نیز امتحان کنند. نکته اینجاست که دینامیک بودن به این معناست که شکل پذیر است اما مرکزیت دارد و با قالبش یکی نمی شود بلکه صرفا از قالب عبور میکند همانطور که رودخانه مسیرش را می پیماید.
از نگاه دیدگاه پویا، حرکت رو به جلو همان صراط مستقیم است و این حرکت را به هر قیمتی باید انجام داد. این مطلب یکی از دلایل اصلی جنگ های اعتقادیست زیرا هر کدام از طرفین خود را قدیس و راه خود را (تنها) صراط مستقیم می دانند. در صورتی که در دیدگاه دینامیک به جای افتراق بر ازدواج تاکید دارد و به جای گسست، پیوند را می پسندد. دیدگاه دینامیک، شروع و پایان را تنها یک نقطه عطف می داند بنابراین برای رویدادها نه آغاز و تولدی را متصور است و نه پایان و مرگی.
حکومت جاری کشور نیز گویا در دیدگاه روشنفکرانه اش معتقد به اسلام پویا ست. به همین دلیل نسبت به دیدگاه منتقد برخوردی خصمانه دارد. در این دیدگاه، گروهی خود را پیروان امام علی (ع) و امام حسین (ع) دانسته و دیگران را معاویه صفت لقب داده و به آنها برچسب یزیدی می زند. ظاهراً این دور تسلسل در تاریخ کشور ادامه دارد. کوچک ترین لطمه ای که این دیدگاه میزند مرگ زودرس خلاقیت هاست. آری؛ به تحقیق اعلام خواهیم کرد که آنچه به عنوان دین در ایران برقرار است، اسلام استاتیک و یا در سطح اعلای آن اسلام پویا (فقه مصلحت) است.
لازم به توضیح است که فقه معنی گرا نیز نسخه جهش یافته فقه مصلحت است که در واقع شعارش معنویت است و شعورش عقلانیت؛ اما تمایز اسلام دینامیک با فقه معنی گرا این است که در اسلام دینامیک شعارش عقلانیت است و شعورش معنویت. فقه معنی گرا سخن از معنویتی عقلانی می کند اما اسلام دینامیک سخن از عقلانیتی معنوی می کند. به همین دلیل شاید اگر حکومت سیاسی به دست طرفداران فقه معنی گرا نیز بیافتد کماکان توان پذیرش دیدگاه استاد را نداشته باشند.
اسلام دینامیک به دیگر قرائت ها از اسلام این موضوع را گوش زد می کند که آنها با قالب خود یکی شده اند و به همین دلیل مراحل مرگ خود را طی می کنند در حالی که خود بر آن باور ندارند.
پس اسلام دینامیک در سطح اول اسلامی آب آساست که چون آب مقصد خویش را پیدا می کند. تصویر اسلام دینامیک با فهم آب مشهود می شود. اسلام آب آسا در نهایت می شود اسلام ابرآسا چون ابر مادر آب است و آب می خواهد به اصل خود بر گردد. اسلام دینامیک همانند آب، اسلامی حیات بخش و زندگی بخش است. یکی از قصدهای کانون تفکر مصطفا بیان همین مطلب است آب حیات همان اسلام دینامیک است.
در اسلام دینامیک از نیستم نیستم نیستم خبری نیست و دائم رویای هستم هستم هستم را مرور می کند؛ چرا که آب رویای ابر را در خود دارد. استاد به پیروان خویش رویای بزرگی بخشید که همان رویای حرکت دهنده آن آب حیات بخش است. نباید آن را با روزمرگی ها یا افکار مسموم مخدوش کرد...
در پستهای بعدی ویژگی های اسلام دینامیک را در مقایسه با سایر قرائت های اسلام چون اسلام استاتیک و پویا ( چون فقه مصلحت و فقه غایت گرا یا معنا گرا ) می گوییم. شما هم از تجارب خود از اسلام دینامیک و بنیانگذار آن یعنی استاد ایلیا برای ما بفرستید.
تالیف : مهندس آرین پناه پور